دختره استاتوس زده بود :“کل? پسر با تک تک نفس ها? من مردن”کامنت دادم که خوب چرا ?ه خم?ر دندون خوب نم?خر? آخه ؟؟؟طبق معمول بلاک شدمبى همتا1 روز پيشيه رشتي به سگش ياد ميده تلفن جواب بده.ميره مسافرت زنگ ميزنه خونهسگه گوشي رو بر ميداره.رشتي:عيال خونه ست؟سگ:هاپ.رشتي:کسي هم باهاشه؟ سگ:هاپ هاپ.رشتي:چند نفرن؟ سگ:هاپ هاپ هاپ هاپ هاپ هاپ هاپ هاپ هاپ هاپ هاپ.هاپ. رشتي: چه کار ميکنن؟سگ:هاه هاه هاه هاهاه هاه هاه هاه رشتي:از کي تا حالا؟سگ :آووووووووووووووووووووووو ................................يارو زنگ زده راديو مي گه از قول ما به اوباما بگيد اگر روزي صدتا موشک هم به تهران بزنيد ما قدمي به عقب نمي رويم مجري گفت احسنت به شما از کجا تماس مي گيريد گفت از شيراز.............................ماش?ن همسا?مونو دزد بُرد فرداش برگردوندن و ?ه نامه توش گذاشتن که ما توبه کرد?م و مارو ح?ل کن ?ه بل?ط مشهدم گذاشته بودن تو ماش?ن . . . . . . . . . همسا?مون رفت مشهد و برگشت اومد د?د خونشو خال? کردن :))))) ا?رانه …شوخي بردار نيست که! ..................................صداي زنگ تلفن – پسرک گوشي رو بر ميداره سلام . کيه؟ سلام پسر خوشگلم منم بابايي! ماماني خونه است؟ گوشي رو بده بهش! نميشه! چرا؟ چون با عمو حسن رفتن تو اطاق خواب طبقه بالا در رو هم رو خودشون بستن! سکوت بابايي ما که عمو حسن نداريم! چرا داريم. الآن پيش مامانه. ببين عزيزم. اينکاري که ميگم بکن. برو بزن به در و بگو بابا اومده خونه! چشم بابا چند دقيقه بعد بابا جون گفتم. خوب چي شد؟هيچي. همينکه گفتم يهو صداي جيغ مامانم اومد بعد با عجله از اطاق اومد بيرون همينطور که از پله ها ميدويد هول شد پاش سر خورد با کله اومد پايين. نميدونم چرا تکون نميخوره ديگه !!؟ خوب عمو حسن چي؟عمو حسن از پنجره پريد توي استخر. ولي پريروز آب استخر رو خودت خالي کرده بودي يک صداي بامزه اي داد نگو! هنوز همونتو خوابيده! ..........................................من مونده ام بهشت چه جوري خوش مي گذره؟؟!! فکرکن اين همه ائمه اطهار دور تا دورت نشستن اصن روت نميشه پاتو دراز کني چ برسه ب کاراي ديگه.................................مجري: امروز ميخوام يه معما بپرسم ببينم کدومتون از همه باهوش ترهپسرعمه: اي بابا الآن ميفهمه من از همه باهوش ترم ريا ميشه!مجري: فاميل دور چرا سرت رو انقدر تکون ميدي!؟فاميل: آقاي مجري خيلي وقته از مغزم استفاده نکردم دارم گرم ميکنم يه وقت رگ به رگ نشه!مجري: اون چيه که تو غذا ميريزن،اشک آدم رو هم درمياره!فاميل: گوشت!مجري: تا حالا ديدي گوشت اشک کسي رو دربياره!؟فاميل: اين مقاومت ماست که رفته بالا وگرنه با اين پولي که بابت گوشت ميديم بايد خون گريه کنيم!.................................اون نکبتي که قراره 30سال ديگه مخه دخترمو بزنه.......... .اي جانم الان داره باب اسفنجي ميبينهالهي فدا دامادم بشم...........................طرف برادرشو نصيحت ميکرده ميگه وقتي ازدواج کردي اقتدار داشته باش،مثل من.ديشب به زنم گفتم بايد ساعت يازده آ ب گرم باشه،اونم آ بو گرم کرد.داداشش گفت ساعت يازده آ ب گرم ميخواستي چکار؟گفت آ خه پوستم حساسه نميتونم با ب سرد ظرف بشورم..........................به لره ميگن: چرا اسم بچه ات رو گذاشتى اژدر؟ميگه: شما به جانورى كه از سه تا كاندوم رد بشه چى ميگين؟.........................پشت چراغ قرمز يه دختره دستش تو دماغش بود بهش گفتم : خانوم تو اون يکيه ! گفت : اگه خوش شانس باشي تو همينم پيدا ميشه !.....................زمانيکه بچه بودم , مادرم 1 تومن به من ميداد و من با3 کيلو گوشت , 5 کيلو برنج , 3 پاکت شير , 2 کيلو پنير و 1 شانه تخم مرغ بر ميگشتم خونه!اما الان ديگه از اين خبرا نيست !!!تو همهء مغازه ها دوربين گذاشتن !! ..........................يه بار منو دزديدن بعد دزده زنگ زد به بابام بش گفت:اگه بچه ات روميخواي پنجاه ميليون بده تا ازادش کنيم بابام گفت بهش اب ميدين دزده گفت اره گفت بهش غذا ميدين دزده گفت اره گفت جاي خواب داره گفت اره گفت پس بياين برادرشم ببرين هيچي ديگه خوده دزده برام اژانس گرفت فرستادم خونه تازه پول اژانسم حساب کرد خودمم ميخواستم پيشش بمونماااا ولي فقط اونجا واي فاي نداشت ...............................امروز تو صف عابر بانک دختره با پسره دعواش شد گفت:ا?ششششششششششششش گوسفنداشون رو فروختن ازده اومدن اينجا ادعاشونم ميشه!!!پسره هم گفت:از روز? که بابات اومد شهر گله ب? چوپون موند ما همفروخت?م اومد?م !م?گن عابر بانک تا هم?ن حا? داشته از خنده اسکناس شاباش ميداده...................................يه بار غضنفر مي ره پيش قاضي مي گه: آقاي قاضي همسايم به من فحش مي ده،مي گه گه نخور.قاضي مي گه: بيخود کرده شما کارتو بکن.